۴. اثر اول : بازی زندگی و راه این بازی !

نام کتاب : چهار اثر از فلورانس اسکاول شین

نویسنده : فلورانس اسکاول شین

مترجم : گیتی خوشدل

انتشارات : نشر پیکان

خوانده شده در : 27/5/1385

 

 

1..آنچه در عبادت میطلبید یقین بدانید که آن را یافته اید و به شما عطا خواهد شد.

باید چنان رفتار کنید که گویی پیشاپیش آن را ستانده اید !

 

2.تو در پناه خدایی و خدا هرگز دیر نمیکند !

 

3.اگر کسی موفقیت بطلبد و اوضاع را برای شکست آماده کند ، دچار همان وضعی خواهد شد که برای آن تدارک دیده است !

 

4.درست هنگامی که انسان کوچکترین نشانه ای از آنچه طلبیده است نمیبیند باید برای آن تدارک ببیند !

 

5.معمولا درست پیش از کامیابی عظیم ، دلسردی و شکست ظاهری از راه میرسد !

 

6.آدمی به مسائل خود بیش از اندازه نزدیک میشود و از اینرو تردید میکند و میترسد .

دوست یا "شفا دهنده" به روشنی موفقیت و سلامت یا برکت و ثروت را برای او میبیند و هرگز دچار تزلزل نمیشود ، چون بیش از اندازه به آن وضعیت نزدیک نیست !

"به عینیت درآوردن خواسته برای دیگری به مراتب آسانتر از "به عینیت در اوردن خواسته " برای خویشتن است .

از ا ین رو اگر کسی احساس میکند دچار تزلزل شده است هرگز نباید در طلب کمک تردید روا دارد .

 

7.هر آنچه آدمی بر زبان  آورد همان را به سوی خود جذب خواهد کرد.

 

8.تنها به سه منظور جرات کنید کلامتان را بکار ببرید : برای طلب شفا و برکت و سعادت .

 

9.اصولا هر مرضی حاصل ذهنی نا آرام است !هر ناهماهنگی ظاهری نشانه ی ناهماهنگی باطنی یا ذهنی است .

 

10.خیرخواهی انسان نیکخواه ، پیرامونش هاله ای عظیم از حمایت می افریند .

 

11.روح آدمی ذهن نیمه هوشیار او است و هر آنچه را که عمیقا احساس کند _خواه نیک و خواه بد_ به دست آن غلام نیک امین (ذهن نیمه هوشیار) بر صحنه ظاهر میشود .

 

12.تا خود را توانگر احساس نکنی توانگریت به منصه ی ظهور نمیرسد !

 

13.به محض اینکه انسان اراده کند تا کاری را به انجام برساند که از آن میهراسد ، دیگر مجبور به انجام آن نخواهد بود .

 

14.باید "احساس حضور خدا" را به عادت بدل کند تا لحظه ای از یاد خدا غافل نباشد.

"در همه ی راه های خود او را بشناس و او طریق هایت را راست خواهد گردانید."

هیچ چیز زیاده از حد ناچیز یا زیاده از حد عظیم نیست !

گاه رویدادی بس ناچیز میتواند نقطه ی عطف زندگی انسان باشد .

رابرت فولتون با دیدن آب جوشی که از یک کتری بخار میکرد کشتی بخار را دید .

 

15.هرگاه انسان بیش از اندازه از خود مظمئن باشد اغلب با مانعی بازدارنده برخورد میکند که معنایش این است که به جای توکل به "الوهیت درون" به شخصیت خود اتکا کرده است .

 

16.آنچه آدمی میجوید در جستجوی آدمیست ! "تلفن" در پی "بل" بود .

 

17.تنها راهزنی که دار و ندار آدمی را به یغما میبرد ، اندیشه های منفی خود اوست !

هیچکس جز خود آدمی چیزی به خود نمیدهد و هیچکس جز خود آدمی چیزی را از خود دریغ نمیدارد .

 

18.آدمی هرگز نباید مجسم کند یا به زور تصویر ذهنی بسازد .

هنگامی که او میطلبد تا طرح الهی به ذهن هوشیارش بیاید ،بارقه های الهام بر دلش خواهد تابید و خود را در حال بدست آوردن توفیقی بزرگ خواهد دید .

این است آن تصویری که نباید از آن چشم بردارد .

 

19.والاترین خواهش آدمی ، آگاهی از طرح الهی زندگی خویشتن است .

 

20.انسان عادی ترس را بر ایمان ترجیح میدهد...پس ایمان حاصل اراده است .

 

21.در ذهن الهی از دست دادن وجود ندارد . 

پس نمیتواند چیزی را که از آن اوست از دست بدهد و هرچیزی که گم بشود ، خود یا هم سنگ آن را باز خواهد ستاند .

 

22.عشریه یا بخشیدن یک دهم درآمد ، یک سنت قدیمی است که بی تردید بر دارایی آدم می افزاید.

 

23.انسان تنها میتواند آن باشد که خود را چنان ببیند و تنها میتواند به جایی برسد که خود را در آنجا ببیند .

 

نظرات 11 + ارسال نظر
علی بهرنگی چهارشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 04:46 ب.ظ http://daftarerangi.persianblog.com

مرسی که به فکرمی....

سمیرا پنج‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 07:31 ق.ظ http://sami

سلام
جالب بود
به من هم سر بزنید تازه آپ کردم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 07:31 ق.ظ http://samirasoltani.persianblog.com

وحید پنج‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:43 ب.ظ http://ablagh.persianblog.com

سلام ... امیدوارم همیشه وبلاگت مفید باشه .. موفق باشی .. بای ..........

رها پنج‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 12:39 ب.ظ http://uc.blogfa.com

این کتاب رو دیگه خونده بودم. چرا گیر کردی رو کتابهای روانشناسیانی! رو چیزهای دیگه هم مانور بده

رها سه‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 10:06 ب.ظ http://uc.blogfa.com

درود...
من هنوز کتابی به ذهنم نرسیده
ولی شما هر کتابی را شروع کنی بهتر از هیچ است
منتظریم

سعید پنج‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:42 ق.ظ http://neverend.blogsky.com

اووووووووووووه
بابا یکی یکی! این همه نکته تو یه پست؟!؟!؟!
شما که همچین نکته هایی رو می خونید ازتون بعیده که بگید ؛خیلی سخته؛ (این عبارت رو از شما تو یکی از نظراتون تو یکی از وبلاگا خوندم)
ولی طرز فکرتون این قدر عالی هست که من از این به بعد مشتری وبلاگتون بشم!
اینم یه پیام زیر نویس:
حرکت را باید آموخت... راه یافتن با اوست!

بانو چهارشنبه 2 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 05:09 ب.ظ

این بهترین کتابی که ادمو با همه چی اشتی میده

رهگذر جمعه 16 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 08:30 ق.ظ

دانسته یا ندانسته ببا یادآوری این نکات کلیدی به دیگران حرکت بسیار خوبی را برای روح رقم زدید .باشد که عشق الهی در ذهن و تن و امورتان به عالیترین کار خود سرگرم شود .مسیح فرمایشی داشت با این مضمون که وقتی وقتی دونفر یک چیز را از خدا بخواهند او سومین خواهد بود به خاطر این که از بزرگی خدا میگویید برایتان دومین خواهم شد تا او هم سومین باشد .انشاالله
کتابی به اسم جریان هدایت الهی را که مربوط به نشرتعالیم حق است به شما و همه آنان که به دنبال حقیقت زندگی خود هستند توصیه میکنم چرا که ...از آن معجزه ها دیدم.
پیدایش کنید و رهایش نکنید تا رهایتان نکند .قضاوت ها را از خود دور کنید و ببینیدنادیدنی ها را وقدرش را بدانید

سارا جمعه 16 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:05 ب.ظ

عالیه این بهترین کتابیه که تو عمرم خوندم عالیییهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه بی نهایت زیباست من به عیته اثرات این کتابو بو زندگیم دیدم و واقعا با این کتاب زندگی می کنم .امیدوارم این کتاب به دست تمام آدمهای اهل دل برسه

شادی سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:31 ب.ظ http://www.shadi3020.blogfa.com

ممنون که چیزهایی هم از متن کتاب نوشته بودید.
دارم می رم بخرمش. ثوابشم نصف نصف.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد